به گزارش مشرق، «مراد عنادی» در یادداشت روزنامه «جامجم» نوشت:
همه منتظر حرکت غیرقابل پیشبینی دونالد ترامپ بودند؛ رئیسجمهوری که همیشه خبرساز است چنان که انتشار کتاب آتش و خشم درباره رفتارهای زننده او در کاخ سفید تا رگبار توییتهای مداخلهجویانه نسبت به تحولات ایران و اعلام ۶۸ هزار روانشناس آمریکایی مبنی بر اینکه باید از او تست سلامت روان گرفت ، همگی مبین نامتعادل بودن رفتار و کردار اوست.
ماجراهای ترامپ و برجام نیز همیشه خبرساز بوده است، اما اینبار علاوه بر خبرسازی احتمال داشت خطرساز بشود. هر چند ترامپ تعلیق تحریمها را امضا کرد و از برجام خارج نشد، اما در سیاستی پلکانی باز هم آن را بیخاصیتتر ساخت. در بازی پینگپنگی کنگره و کاخ سفید برای قتل برجام، آمریکا ترجیح داد با تشدید تحریمهای غیربرجامی همچنان بر راهبرد تحریمی خود پافشاری کند.
آمریکا که از سال ۱۳۵۸ تحریمهای اولیه مصوب کنگره علیه ایران را ادامه داده است، با سیاست جدید تحریم نظیر کاتسا و به بهانه نقض حقوق بشر یا ادعای حمایت ایران از تروریسم عملا تحریمهای ثانویه را نیز با روشهای جدید استمرار بخشیده و آن را تقویت میکند؛چنانکه اعمال تحریمهای جدید علیه ۱۴ شخصیت حقیقی و حقوقی کشورمان مصداق بارز این مساله است.
اکنون نیز اگر ترامپ یاغی زیر میز برجام نزد بنا به ملاحظات فنی بوده است؛ چراکه به گفته کاردین نماینده دموکرات عضو کمیته روابط خارجی سنا، بین اعضای کنگره بر سر قانون ایران توافقی حاصل نشد و با توجه به لزوم کار بیشتر روی این لایحه ترامپ نمیبایست روز جمعه تحریمها را مجددا اعمال کند.
از طرفی اروپا که به برجام با ملاحظاتی همچون الگویی برای عدم اشاعه، نگرانی از تاثیرات منفی فروپاشی آن بر امنیت اروپا و شاخصی از پرستیژ و استقلال عمل اتحادیه اروپایی مینگرد، سعی کرده است بنا به سیاست تامین منافع خود در برابر آمریکا تاکتیک مخالفخوانی را اتخاذ کند و به این ترتیب سعی کرد بر رفتار سیاسی ترامپ در قبال برجام اثری بازدارنده داشته باشد. البته مقامات اروپایی بویژه موگرینی با زیرکی چنین جا انداختند که بهخاطر ایران در برابر آمریکا علم مخالفت برافراشتهاند.
اما همگان میدانند آمریکا و اروپا هر دو پیرو مکتب سیاست مبتنی بر قدرت بوده فقط روشهایشان با هم متفاوت است. از زاویه حقوق بینالملل و رژیم حاکم بر توافقات چندجانبه نظیر برجام، به نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز باید توجه داشت که در ده گزارشی که آژانس از مقطع اجرای برجام تاکنون منتشر کرده است همواره بر پایبندی ایران به تعهداتش تاکید کرده و این در حالی است که آمریکا همواره بر طبل عدم پایبندی ایران به برجام کوبیده است.
چنین رفتاری از سوی آمریکا نشان میدهد واشنگتن برای تیر خلاص زدن به برجام حتی برای گزارش نهادهای رسمی بینالمللی همچون آژانس نیز ارزشی قائل نیست. در کنار این موارد از آشوبگری عربستان و اسرائیل در همراهی و ترغیب ترامپ در این ماجرا نیز نبایستی غافل شد. هر چند آنها در نیل به هدف اصلیشان یعنی خروج آمریکا از برجام ناکام ماندند، اما برای تشویق ترامپ به وضع تحریمهای جدید خارج از برجام سنگ تمام گذاشتند تا در سناریویی جدید برجام را به موضوع موشکی و مسائل منطقهای بسط دهند.
به این ترتیب با وجود تلاش ایران، روسیه، چین و اتحادیه اروپا برای حفظ برجام به نظر میرسد فقط پوستهای از برجام باقیمانده است چراکه آمریکا همچون ویروسی مخرب روح و جسم برجام را چنان بیمار ساخته است که برای نجات آن با توجه به تلاش مثلث زر و زور و تزویر یعنی مثلث شوم عربستان، آمریکا و رژیم اسرائیل برای دور زدن برجام و وضع تحریمهای زنجیرهای علیه ایران بایستی تدبیری عملی اندیشید و این به عهده روسیه، چین و اتحادیه اروپاست که با ایستادگی و اقدامات عملی در برابر یاغیگری آمریکا، به حسننیت و پایبندی ایران به تعهداتش پاسخی مناسب دهند. چراکه در غیر اینصورت تداوم سیاستهای ضدایرانی آمریکا میتواند تهران را به اتخاذ سیاستهای جدید برای تامین منافعش سوق دهد.